کلاغ پر
شب رسيد
مادر و مادربزرگ
محسن و پروانه و ناهيد و من
سار پر
باز پر
هد هد و گنجشک ، کبوتر ، کلاغ ، جغد دل آزار پر
يا به غلط مار پر
شب گذشت
صبح شد
ناگهان
خاک دهان باز کرد:
گفت پر
شهر پر
کوچه پر
سنگ و گل و شيشه پر
باغ هم از ريشه پر
ظهر شد.
مادرم از گوشه ي ويرانه خواند:
عشق پر!
خانه پر!
محسن و پروانه پر... .
نظرات شما عزیزان: